
شهید عبدالمهدی مغفوری:این شهید بزرگوار در گلزار شهدای کرمان
دفن شده اند و آن قدر والا مقام هستند که حاجات حاجاتمندان را
برآورده می سازند. شهید مغفوری از نظر رعایت نظم شخصی سرآمد
بود . کسی ندید که ایشان لباس سپاه را نامرتب به تن بپوشد . معمولا با
محاسن شانه کرده و تمیز ولباسی بسیار مرتب در جمع و اجتماع
حضور پیدا می کرد. نور در صورت مبارکش بود ، درست نمونه ای
بود از اصحاب پیامبر ((صلی الله علیه وآله و سلم)).
می گفت : (( این غلط است که ما فکر کنیم نباید آراستگی ظاهر
داشته باشیم . حزب اللهی بودن یعنی نظم و انضباط باطن و ظاهر.))
ما می دیدیم رنگ سبز لباس سپاهی اش کمرنگ شده ، اما به حدی
تمیز بود که آدم تحت تاثیر قرار می گرفت.
عاقبت هم با همان لباس کهنه ، اما پاکیزه به درجه رفیع شهادت نائل
شد
****قبل از ورود شهید مغفوری به تبلیغات،کار و وظائف مشخص نبود ،
بعضا سلیقه ای انجام می شد . ایشان با برنامه ریزی متناسب و جدی
شروع به نوشتن شعارو ایده های مکتبی اسلام و انقلاب و رویدادهای
شهر زرند کرد ،شاید در مدت کمتر از دو ماه چهره ی شهر عوض
شد که بعد ازهفده - هجده سال هنوز این آثار باقی است.
بعد کارها را تقسیم کرد . آنچنان که فعالیت در واحد تبلیغات مایه ی
غرور وافتخار شد.
****ایشان برای هر کاری هرچند کوچک و حتی یک امضا می گفت :
((بسم الله الرحمن الرحیم)) و هنگامی که کار تمام می شد می گفت :
((الحمد لله)) .
توی صف ایستاده بود ، وقتی نوبتش شد فروشنده فروشگاه سپاه گفت
حاج آقا ظرف شما خاک گرفته اجازه دهید بروم بشویمش – اجازه نداد
(چون آب بیت المال بود) ظرف رو گرفت و رفت بعد از ساعتی با
ظرف شسته برگشت.
***آخرین بار که میرفت جبهه برایش آئینه قرآن گرفتم ، قرآن را بوسید
و آن را باز کرد سوره نور آمد " الله نور السموات و الارض " وقتی آیه
را خواند حالش دگرگون شد ، گفت چه سوره خوبی انشاء ا... با نور
بر می گردم . روی تابوت رو که کنار زدم ............. .
((شادی روح این شهید بزرگوار صلوات))